* حملات 11 سپتامبر *

بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان معتقدند
که بخش اعظم موفقیت مرحله ای نومحافظه کاران در چند سال
گذشته به حوادث 11 سپتامبر و تاثیرات آن بر سیاست آمریکا و
جهان باز می گردد. روشنفکرانی که به فرماندهی جنگ اندیشه ها عادت کرده اند فرصت مناسبی برای اجرای نظریه های خویش یافتند. آنان
تنها گروهی بودند که چند روز پس از حملات 11 سپتامبر آن را
تفسیر کرده و پاسخی آنی برای آن پیشنهاد کردند.
اگر واقعا غیر قابل پیش بینی بودن این حوادث برای آنها
درست بوده باشد ؛ لااقل نباید از کنار هشدارهای آنان به
سادگی گذشت. آنان مرتب هشدار می دادند که نباید
پس از پایان جنگ سرد به خواب برویم باید هشیار بمانیم برای صحبت کردن از غنیمت های جنگ هنوز زود است ؛ زیرا خطرهای جدیدی ما را
تهدید می کنند.
شاید یکی از مسائلی که در این زمینه جلب نظر می کند این
باشد که کارشناسان معتقدند رئیس جمهوری آمریکا از یک رئیس
جمهوری عادی که بازیچه حکومت است به رهبر و فرمانده
و نظریه پردازی تبدیل شد که معتقد بود وظیفه دارد شر را از بین ببرد.
کارشناسان یکی از سخنان بوش را متذکر می شوند وقتی از او
پرسیده شد ؛ آیا با پدرش " رئیس جمهوری سابق"
آمریکا صحبت می کند پاسخ داده بود: من با پدری که در آسمان
هاست صحبت می کنم.
در هر صورت محافظه کاران پس از حملات 11 سپتامبر توانستند
به طور کامل بر تمامی آمریکا سلطه یابند.

*عراق ؛ پایگاهی در مسیر ویرانگری*

همه می دانند که بخش اعظم کابوس
(خاورمیانه) کنونی به خاطر نومحافظه کاران و به خواست

آنان و بر اساس دیدگاه های آنان صورت گرفت. منطقه عربی و به طور کلی (خاورمیانه) مرکز دایره تفکر جغرافیای سیاسی نومحافظه کاران به
شمار می رود که آنان معتقد به ضرورت تغییر
اختیاری یا اجباری آن بودند ؛ تغییری که اسرائیل را نیز
مد نظر قرار دهد.
نویسندگان کتاب america alone به نام های
"جاناتان کلارک" و "استفان هاپلر" که دو کارشناس سیاست
خارجی هستند. در کتاب خود چگونگی ربودن سیاست از تمام آمریکا و
انگلیس به بهانه ظاهری مبارزه با تروریسم را شرح می دهند و می نویسند که هدف اصلی از این ادعا بازسازی خاورمیانه بود تا کشورهای این منطقه تابع سیاست آمریکا باشند ، دیدگاه های آن را بپذیرند و دخالت
واشنگتن در امور داخلی کشورهایشان و طرح جنگ های
پیشگیرانه آمریکا را قبول کنند.
در این زمینه به گزارش "راهبرد دفاع در دهه
نود" اشاره می کنیم که به وسیله دیک چنی و
همکاران او در سال 1992 یعنی هشت سال پیش از رسیدن به سمت کنونی یعنی معاونت رئیس جمهوری نوشته شده بود. او و همکاران نومحافظه کارش
عراق را به عنوان هدفی برای اجرای فلسفه خدمت به امنیت اسرائیل
و تبدیل عراق به پایگاه نظامی دائمی آمریکا در منطقه
برگزیده بودند

اما از همه اینها مهم تر تعبیر رویای
تورات مبنی بر پیروزی بر شاه بابل و نابود کردن تاج
و تخت او و سپس کشتن او و ریختن خون ملتش و تحقق طرح قدیمی صهیونیسم مبنی بر تفکیک بابل و کشورهای مجاور آن به دولت های کوچک و
رژیم های متخاصم برای تحقق امنیت اسرائیل بزرگ است و این گونه
است که اسرائیل بخش اعظم رویاهای توراتی و دینی و سیاسی
و راهبردی خود را بدون هدر دادن یک قطره خون یهودی
تحقق می بخشد.
ژنرال آنتونی زینی رئیس سابق فرمانده آمریکایی مناطق
مرکزی که عهده دار حمله به عراق بود با تاکید براین مساله
گفت روشنفکران یهودی معروف به نومحافظه کاران
جنگ عراق را برای خدمت به اسرائیل برپا کردند.
وی در این زمینه نام سه شخصیت برجسته را برد "پل
ولفوویتز" معاون وزیر دفاع آمریکا در امور
نقشه کشی همزمان با حمله به عراق. وی در تدوین میثاق معروف به "اعتقاد بوش" که حمله های پیشدستانه رئیس جمهوری آمریکا
را بیان می کند سهیم بود.
دومین شخصیت یهودی که از آن نام برده می شود داگلاس فیث
مسئول سیاست دفاعی همزمان با حمله به عراق بود. سومین شخصیت
یهودی از نومحافظه کاران که ژنرال زینی از آن نام
می برد ریچارد پرل است که ریاست شورای سیاست دفاعی وابسته به وزارت دفاع آمریکا را از جولای 2001 تا 2003 عهده دار بود. وی پس از انتشار اخباری مبنی بر دست داشتن در تجارت های اسرائیلی و بستن قرارداد
چند میلیاردی در زمینه اسلحه از جمله قرارداد پیشرفت و ارتقاء
دادن جنگنده اسرائیلی لاوی از سمت خود برکنار شد.