سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کسی که مردم را دست می اندازد، نباید [امام صادق علیه السلام]

رژیم صهیونیستی - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: nehad parsa جمعه 86 دی 14   ساعت 1:58 عصر


چهره فرهنگی اسرائیل در سال 2007 *

 

فریادهای خشم و کوچ آسمانی محبوبه محمود درویش
فرهننننننننگ سیاسی اسرائیل

در سال 2007 شاهد فریادهای خشمگینی در صحنه فرهنگی اسرائیل بوده ایم که بر خلاف انتظار از سوی چپی های رادیکال نبوده است بلکه از آنچه "اجماع صهیونیستی" نامیده می شود ،شنیده شده است . برای مثال کتابی که "آبراهام بورگ" رئیس اسبق کنیست اسرائیل بعنوان « شکست هیتلر» نوشت همچون بمبی پر طنین در اسرائیل تاثیر کرد و همراه با انتشار کتاب نگارنده حضور چشمگیری در سطح رسانه ها داشت و کتاب و سخنان وی بعنوان شخصیتی مقاوم و محترم و فرزند یکی از شخصیتهای بنیانگذار اسرائیل با استقبال بی نظیری مواجه شد .

 

بورگ در این کتاب داستان زندگی خانواده خود بعنوان یک نمونه را روایت می کند و با بازنگری مفاهیم کلاسیک صهیونیستی به انتقاد شدید از اسرائیل می پردازد و پیشنهادهای تازه ای برای هویت اسرائیلی یهودی ارائه می دهد .

 

بورگ تاکید می کند که تعریف " دولت اسرائیل بعنوان دولت یهود " کلید نابودی این رژیم است و بقای اسرائیل بعنوان دولت اسرائیل به این معنی است که دائما در حالت نزدیک به انفجار و در یک کلمه «دینامیت» است .
ادامه مطلب...

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa جمعه 86 دی 14   ساعت 1:56 عصر

چهره فرهنگی اسرائیل در سال
2007 *

 

فریادهای خشم و کوچ آسمانی
محبوبه محمود درویش

 

اما "اوری
افنیری" روزنامه نگار چپگرای صهیونیست در پاسخ به همین سوال می گوید :
«استقلال اسرائیل از جهات خارجی با هیچ تهدیدی مواجه نیست و تهدیدات بزرگ از داخل
متوجه ماست ، فساد در هر نقطه ای از پیکره رژیم ما نفوذ کرده و به کشوری بدل شده
ایم که هرگز در زمان تاسیس آنرا اینگونه تصور نمی کردیم . ما احساس مسوولیت در
قبال دیگران را بکلی فراموش کرده ایم و در دلمان هیچ رحمت و شفقتی باقی نمانده است
»

 

افنیری همچنین خطر تهدیدگر
فساد فراگیر را تایید می کند و بر این باور است که وقتی فساد به فرهنگ عمومی جامعه
اسرائیلی بدل شده است ، بعید نیست که بزودی شاهد کشتار مردم بدست یکدیگر باشیم .
جالب آنکه در جامعه ما اخلاق به مقوله ای "حال به هم زن" و آزاردهنده
بدل شده و همه معیارها و اصول اخالقی در اسرائیل تغییر کرده و با وجود این الزام
که همبستگی باید اساس بنای یک جامعه باشد ولی اوضاع ما اکنون متفاوت است و ما از
جامعه ای بر اساس مشارکت به شکافهایی تحمل ناشدنی در طبقات اجتماع تبدیل شده ایم و
پس از امریکا در این زمینه مرتبه دوم را به خود اختصاص داده ایم
ادامه مطلب...

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa چهارشنبه 86 دی 12   ساعت 2:41 عصر

 

مهمترین رویدادهای فلسطین
در سال 2007

2 فوریه

شیخ رائد صلاح رئیس جنبش
اسلامی داخل خط سبز نسبت به اقدام جدید اسرائیل در تخریب مناطق جدیدی از باب
المغاربه در مسجد الاقصی و از بین بردن تپه ای خاکی که راه تاریخی حیاط دیوار براق
به مسجد بوده است ،هشدار داد .

8 فوریه

امضای توافقنامه مکه بین
جنبشهای فتح و حماس که مهمترین مفاد آن تشکیل حکومت وحدت ملی و انجام اصلاحاتی در
سازمان آزادیبخش فلسطین بود .

13 فوریه

استعفای اسماعیل هنیه نزد
ابومازن به منظور آغاز اقدامات لازم باری تشکیل دولت وحدت ملی و پذیرش استعفا از
سوی ابومازن و ادامه کار دولت استعفا داده بعنوان دولت مجری امور و مکلف شدن
دوباره هنیه به تشکیل دولت
ادامه مطلب...

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa سه شنبه 86 دی 11   ساعت 10:45 صبح


2 آگوست

رایس وزیر امور خارجه
امریکا برای دیدار با ابومازن و سلام فیاض رئیس دولت موقت (مجری امور)وارد رام
الله شد تا مذاکرات حل نهایی مشکل فلسطین اسرائیل از سرگرفته شود .

6 اگوست

پس از سالها ایهود اولمرت
نخست وزیر اسرائیل برای دیدار با ابومازن وارد شهر "اریحا" شد تا مسائل
فیمابین را بررسی نمایند
ادامه مطلب...

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa دوشنبه 86 آذر 5   ساعت 4:10 عصر

بازیابی ساختار موسساتی نقشهای کارکردی و چارچوبهای مبنایی خاص نظام جهانی معاصر به یکی از مهمترین و فوری ترین ماموریت ها و اولویتها در برنامه های عناصر فعال لوبی صهیونیستی بدل شده است و بر اساس اطلاعات بدست آمده از نیویورک و واشنگتن ،این بنگاه صهیونیستی در این راستا شاهد تلاش گسترده ماه گذشته جمعیتها و عناصر خود در امریکا بوده است .

انجمنهای لابی صاحب نفوذ صهیونیستی با برگزاری اجتماعی در یکی از ساختمانهای مقابل سازمان ملل ،همایشی بنام "‌غصب حقوق بشر : سازمان ملل متحد و عملیات شیطانی جلوه دادن اسرائیل " به اعتراض به موضعگیری سازمان ملل نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی پرداختند .

بنا به اظهارات تحلیلگران و ناظران امور لابی صهیوینستی، این لابی برغم تمام قانونشکنی ها و حدگذرانی های نهان و آشکار خود اکنون جهانیان را به ظلم و ستم در حق یهود متهم می کند و تمام اعضای سازمان ملل را ظالمان بی بدیل برمی شمرد و در ارزیابی کور و اظهارنظری احمقانه در نشستی احمقانه تر به موضعگیری در برابر جهانیان می پردازند و گمان می کنند که جهان از پت پرده لابی صهیونیست خبر ندارد و تنها همین لابه های معصوم نمایانه شان را می بیند و می شنود .

در همایشی که در مقابل ساختمان سازمان ملل برگزار شد تنی چند از پروفسوران و سفیران و نمایندگان کنگره امریکا سخنرانی کرده و بر ضد 20 قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل بر ضد اسرائیل موضعگیری کردند و مسائل زیر را در مواجهه با سازمان ملل برای رژیم صهیونیستی حیاتی خواندند :

* سامی ستیزی : سخنرانان سازمان ملل را متهم کردند که به دشمنی و تنفر آفرینی بر ضد یهودیان اقدام می کند .
* صهیونیسم ستیزی : بر اساس این ادعا که سازمان ملل با حق یهودیان و همپیمانان آنان در تحقق آرزوهای ملی شان در فرایند "اجتماع" یهودیان پراکنده و پخش شده در سراسر جهان مخالفت می کند .
* معیارهای دوگانه : بر اساس این ادعا که سازمان ملل با همه رفتار یکسان و مشابهی ندارد و اسرائیل را به گونه ای دیگر در مواجهه با خود قرار داده است .

همچنین سخنرانان بر اساس اظهار نظرهای زیر بر شکل دادن اتهامات و دستاویزهایی بر ضد سازمان ملل تاکید کردند :
* از هم اکنون باید با سازمان ملل رفتار دیگری را پیش گرفت و بواسطه حملات منظم و فشار و اعمال نفوذ با رویکردهای ضد اسرائیلی آن مقابله نمود .

* هیئت اسرائیلی در داخل سازمان ملل از تبعیض و سوء برخورد رنج می برد .
* باید سازمان ملل را به سمتی سوق داد که دیگر تصمیم گیری بر اساس اکثریت آراء یک اصل نباشد ،چرا که اکثریت همیشه هم بر حق نیست .
* دبیرکلی و دبیرکل سازمان ملل وظیفه دارند که به این درک برسند که سازمان ملل طبیعت وساختاری بسیار خصوصی و موضوعی و پیچیده دارد و بنابراین باید روشی غیر از "اکثریت آراء" را برای تصمیم گیری ها و اتخاذ مواضع و تعیین رویکردها بکارگیرد .
* نباید به کشورهای جهان اجازه داد در اموری که به آنها مربوط نیست رای بدهند بخصوص آنکه بسیاری از کشورهای جهان در طول سالیان گذشته درباره امور مربوط به اسرائیل رای داده اند و کشورهایی همچون آسیایی ها و افریقایی ها نباید در مسائل مربوط به ما دخالت کنند .
* سازمان ملل باید کشورهای جهان را ملزم کند که بر ضد سامی ستیزی قوانینی وضع کنند و شورای حقوق بشر وابسته به این سازمان نیز باید این امر را در اولویتهای خود قرار دهد و پیش نویسها و گزارشهایی بمنظور تحریم و مجازات کشورهای مخالف با وضع قوانین ضد سامی ستیزی تنظیم گردد .
* سازمان ملل باید قطعنامه های گذشته خود که به جانبداری از فلسطینیان و ایرانی ها و لبنانی ها تصویب شده را لغو نماید .

سخنرانان صهیونیست در این همایش ادعا کردند که سازمان ملل طی سالها عملیات "منزوی سازی" را بر ضد اسرائیل پیاده کرده است و این عمل به صدرو قطعنامه ها و بیانیه های جانبدارانه ضد اسرائیلی انجامیده است و این عملیات دیگر قابل تحمل نیست .شرکت کنندگان نسبت به ادامه جریان ادعایی آنان در سازمان ملل هشدار داده و این امر را نهایتا نه به ضرر اسرائیل که به ضرر سازمان ملل و موجب منزوی شدن آن دانستند ،به نحوی که اسرائیل و هم پیمانان آمریکایی و اروپایی آن با عقب نشینی از حضور در سازمان به منزوی کردن آن خواهند پرداخت .
د.م.پ/

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa دوشنبه 86 آذر 5   ساعت 4:6 عصر

سران اسرائیل بین ورشکستگی سیاسی و تکدی هویت

ناگهان رهبران راستگرای اسرائیل همچون سران چپگرا دریافتند در حالیکه با کشورهای عربی و سازمان آزادیبخش فلسطین در مذاکره بوده اند، تا چه حد نسبت به هویت به اصطلاح «دولت» خود غافل بوده اند . زمانی که رئیس جمهور امریکا نیت خود در برگزاری همایشی برای عملی کردن خواسته خود ! در برپایی دولتی فلسطینی در کنار اسرائیل و زندگی در امنیت و صلح این دو در کنار هم را ابراز داشت ،ناگهان هوشیاری همچون پتکی از آسمان بر سر صهیونیستها کوبیده شد .

پیش از امضای توافقنامه" کمپ دیوید " بین مصر و اسرائیل در سبتامبر 1978 و یا در پیمان صلح مصر و اسرائیل در ماه مارس 1979 و یا مذاکرات پیش از امضای پیمان "وادی عربه" بین اردن و اسرائیل در 1993 ، هویت «دولت» اسرائیلی در دستور کار مذاکرات قرار نداشت . در این مذاکرات و مانند آن مذاکره کننده اسرائیلی هیچگاه شرط اعتراف به اسرائیل به عنوان دولتی یهودی یا دولتی برای ملت یهود اشاره نکرده بود و به گمان نگارنده رهبران مصر و اردن چنین شرطی را نمی پذیرفتند و آن را در روابط بین دولتها از اصل و اساس نمی پذیرفتند .

حتی در مذاکرات پیش از "اوسلو"‌ و دیگر توافقنامه ها بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین نیز چنین موضوعی مطرح نشد و در نامه به رسمیت شناسی متقابلی که در زمان "یاسر عرفات" و "اسحاق رابین" انجام شد هیچ اشاره ای به به رسمیت شناختن اسرائیل بعنوان دولتی یهودی نشده است و یاسر عرفات در نامه ای نوشت : سازمان آزادیبخش فلسطین به حق زندگی اسرائیل در صلح و امنیت و نیز به توافق بر قطعنامه های 242 و 338 اعتراف دارد .

هویت دولت یهودی یا دولتی برای ملت یهود یا دولتی برای همه شهروندان یهودی و عرب هیچگاه مطرح نبود ،زیرا که امر مانوسی نیست که دولتی بخواهد بر سر هویت یا حاکمیت یا قانون اساسی خود مذاکره کند مگر اینکه در شرایط استثنایی دولتی زیر اشغال دولت بیگانه که بخواهد با زور آنرا پیش راند، قرار گیرد و شرایطی چون عراق امروز داشته باشد . اما دولت مستقل هرگز چنین خواسته ای ندارد و آنرا طرح نمی کند چرا که هویت و قانون اساسی و استقلال و حاکمیت را از امور داخلی خود می داند .

طی نشست سران "عقبه" که در جولای 2003 برگزار شد و ابومازن و اریل شارون و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و جرج بوش در آن حاضر بودند ،بوش در سخنان خود به این موضوع پرداخت ولی نه بخاطر طرح آن در دستور کار برنامه ای سیاسی یا مذاکراتی بلکه تنها بمنظور اثبات اینکه موضع دولتش بیش از هر دولت امریکایی به مواضع راستگرایان و راستی های تندروی اسرائیل نزدیک است .

بوش در این نشست اظهار داشت که برای تشکیل یک دولت دموکراتیک فلسطینی که در صلح کامل با اسرائیل زندگی کند این است که امنیت و پیشرفت دولت اسرائیل به عنوان "دولتی یهودی " روندی رو به جلو داشته باشد .
این اظهارات یک موضع سیاسی بود که هیچ کس در آن زمان فکر این را نمی کرد که این موضع درست پیش از همایش صلح بعدی به عنوان شرط مذاکراتی مطرح شود که سران احزاب سیاسی یا کمیسیونهای مختلف کنیست اسرائیل در مطرح کردن آن نزد مذاکره کننده فلسطنیی بر یکدیگر پیشی بگیرند یا بخواهند از آن بعنوان چوبی لای چرخ مذاکرات صلح یا وسیله ای برای فرار از بایدهای مصالحه استفاده کنند .

پیش رو نهادن هویت دولت و مطرح کردن آن بعنوان شرطی برای آغاز حرکت فرایند سیاسی و مذاکرات جدی برای دستیابی به راه حل سیاسی درگیریها یا شرطی برای تایید هرگونه توافقی درباره راه حل نهایی هم اکنون کالای رایج بازار سیاست اسرائیل است . همانگونه که اکنون تب مسابقه اعضای کنیست اسرائیل در طرحهایی که به بهترین نحو حاکی از ورشکستگی سیاسی آنان است و سران احزاب در درون جامعه اسرائیل و سران تشکلهای پارلمانی در داخل کنیست اسرائیلی به درون گرداب آن کشیده می شوند نیز در اوج قرار دارد .


طرح قانون مربوط به ایجاد تغییرات در قدس که در کنیست اسرائیل مطرح شده و وجود 80 رای از 120 رای موجود را برای هرگونه تعدیل و تغییر در وضعیت یا مرزها یا اختیارات شورای شهر آن شرط کرده است نیز از همین مقوله است . همچنین از این مقوله است طرح "شهروندی" که از سوی "دیوید روتیم" از تشکل پارلمانی لیبرمان مطرح شده و بر اساس آن حق شهروندی تنها مخصوص کسانی است که پایبندی و وابستگی خود را به « دولت » اسرائیل اعلام کرده و برای خدمت به آن آماده باشند که البته مشخص است که نتیجه این طرح درباره اعراب داخل چه خواهد بود . حزب لیبرمان تاکید کرده است تنها کسانی از حق شهروندی و امتیازات آن برخوردارند که مخلص بودن خود را نسبت به دولت اسرائیل و ارزشها و نمادهای آن بعنوان دولت یهودیان ابراز کرده و عملا نشان دهد .این حز ب به همراه دیگر احزاب اسرائیل در اقدامی تازه تز از طرف مذاکره کننده فلسطینی خواسته است که رژیم صهیونیستی را بعنوان پیش شرط هر مذاکره یا مصالحه ای دولت دموکراتیک یهود بداند و در گامی دیگر کنیست نیز متن اولیه لایحه قانونی را تصویب کرده که بر اساس آن کسی که فقط به کشور مخالف و دشمن سفر کند حق کاندیدا شدن برای انتخابات را نخواهد داشت .

"اولمرت"،"باراک" و پیش از آنها "نتانیاهو" نیز از این شرایط افلاس و ورشکستگی سیاسی برکنار نبوده اند .ایهود اولمرت اعتراف مذاکره کننده فلسطینی به اسرائیل را بعنوان دولتی یهودی و بعنوان میهن ملی یهودیان شرط و نقطه آغاز هرگونه مذاکره ای دانسته و پایان آن را پایان درگیری ها و مطالبات برشمرده است . "ایهود باراک" رئیس حزب کار و وزیر جنگ کابینه اولمرت نیز در همین چارچوب حرکت می کند .اما "نتایناهو" رهبر حزب لیکود با "ایحود لیئومی" و" اویگدور لیبرمان" و احزاب " اسرائیل بیتنا" و "شاس" تماسهایی برقرار کرده تا بتواند طرح قانونی کردن وجوب اعتراف به اسرائیل بعنوان دولت یهودیان را در مجلس مصوب کند .

هدف از به سطح آوردن این موضوع بر کسی پوشیده نیست . این امر یک تشویش آفرینی سیاسی و چوبی لای چرخ مذاکرات است که البته ابعاد دیگر و پیامدهای خطرناکتری نیز دارد ،چرا که اعتراف طرف فلسطینی به اسرائیل بعنوان یک دولت یهودی و یا آنگونه که لیبرمان مهاجر تازه وارد از روسیه می خواهد ،اقتضای آن خواهد داشت که فلسطینی ها بخاطر اعمالی چون مخالفت و مقاومت در برابر طرحهای مستعمره سازی و یهوی سازی قدس و فلسطین بدست انگلیسی ها پیش از ورود یهودیان که از آنها سر زده ، از ملکه بریتانیا و روح آرتور بالفور و جنبش صهیونیسم و آژانس یهود نیز عذرخواهی کنند .همچنین بشکلی منطقی می طلبد که فلسطینیان را که همچنان بر سرزمین خود و در دولت اسرائیل زندگی می کنند بعنوان غریبه ها و اقلیت هایی نگاه کنیم که حقوقشان در حال بررسی و سرنوشتشان نامعلوم و معلق در فضاست . این تصور همچنین مستلزم آنست که مقوله انتقال و مهاجرت خود خواسته یا اجباری را بار دیگر مطرح کنیم و نیز تمام تصمیمات و قطعنامه های سازمانهای قانونی جهان درباره فلسطین همچون قطعنامه 194 را نادیده گرفته و شاید ملت فلسطین مجبور شوند با پرداخت غرامتهایی به اسرائیلی ها به روشی که آلمان به اسرائیل پرداخت ،خود را از اتهامات بری کنند .

این بیداری و هوشیاری ناگهانی درباره هویت دولت و طرح لایحه هایی برای قانونی کردن آن در کنیست ،تنها شاخص ورشکستگی سیاسی، که حیات سیاسی اسرائیل در رابطه با تلاشهای خود از آن رنج می برد نیست . تلاشهایی برای براه انداختن جریانی سیاسی در همایش پاییز که در ضمن مذاکرات آن بتوان شرایطی برای خروج از خندق تاریک به افقهایی گسترده تر را فراهم کرد که مجال رها کردن جامعه اسرائیلی از دست وپا زدن در حالت تناقض بین دولتی در اوج اساطیر و دولتی دموکراتیک که از مدتها پیش وارد انقلاب علمی تکنولوژیکی شده را برای سران اسرائیلی بعنوان مدخلی به راه حل موسوم به " دو دولت " که در آن طرفین بدون پیمال شدن حقوق قانونی که تصمیمات و دستورات محافل قانونی جهان آنرا تضمین کرده و بدان رای داده اند ،در امنیت و آرمامش بسر برند؛ فراهم کند .

هویتی که سران اسرائیل در یک قدمی همایش آناپلیس آنرا به مساله ای ایدئولوژیکی تبدیل کردند که تنها مورد از موانع سر راه تلاشهای مصالحه نیست بلکه بسیاری موانع دیگر هم هست که سران اسرائیل در همدستی با دولت امریکا آنرا تولید می کنند و بر سر راه می نهند : همچون بهانه امنیت اسرائیل و ربط دادن تمام التزامات اسرائیل به نوع کنش فلسطینی ها در تعهد به التزامات خود طبق بند اول نقشه راه ، که نوعی حق وتو برای اسرائیل فراهم می کند و بر اساس آن می تواند در هر لحظه تمام توافقها را در حد موانع امنیتی و برچیدن یا حفظ آنها متوقف سازد .همچنین مستعمره سازی و کانونهای مستعمراتی و دیوار نژادی حایل و مسائل مربوط به آن نظیر تعویض اراضی و شاید ساکنان نیز از دیگر مواردی است که طرف فلسطینی را مجبور می کند به دولت سلول و حصار اسرائیل رضایت دهد و هرچند که می داند این دولت عمر چندانی نخواهد داشت .

ایهود اولمرت وقتی از روابط بسیار ویژه امریکا با اسرائیل سخن می گوید و از مراقبت و حمایت کامل امریکا از اسرائیل بحث می کند کاملا برحق است چرا که به گفته او امریکا دو ثروت مهم را در اختیار اسرائیل گذاشته است :اولی نقشه راه در سال 2003 و دومی در نامه بوش به شارون در سال 2004. ولی او فراموش کرد که ثروت سوم را که همان هویت دولت باشد را ذکر کند که این را هم بوش در سخنرانی جولای 2003 به اسرائیل ها هدیه کرد .

با این حال مقاله ای از روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحرونوت " به دستم رسید که نویسنده اسرائیلی " عاموس کرمئیل " در آن نوشته است :« هیچ دولت محترمی نیست که هویت خود را گدایی کند»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به قلم : "تیسیر خالد" عضو شورای اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین و عضو دفتر سیاسی جبهه دموکراتیک
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
د . م . پ /

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa دوشنبه 86 مهر 30   ساعت 12:0 عصر

نقش گسترده اسرائیل در عراق بر هیچ یک از کارشناسان سیاسی و استراتژیک منطقه پوشیده نیست از زمانی که دولت آمریکا به ریاست " جرج بوش" تصمیم حمله به عراق را گرفت، اسرائیل نیز بازی خود در این کشور را آغاز کرد.آنچه که بیشتر توجه رسانه ها و کارشناسان را به خود جلب می کند، نقش موساد اسرائیل در عملیات تروریستی علیه شهروندان عراقی است . در حقیقت بسیاری از ترورها و انفجارهای عراق را موساد مدیریت می کند.

درست است که جریانهای تندور گاهی اوقات مرتکب اشتباهاتی می شوند که به زیان شهروندان بی گناه تمام می شود اما حقیقت این است که عناصر موساد با همکاری نیروهای اشغالگر آمریکا فعالیت گسترده ای را در عراق با هدف شعله ور کردن اختلافات قومی و افزایش خشونت طائفه ای دارد و سعی می کند آشوب بزرگی با هدف پاکسازی نژادی به راه اندازد.
اما معتقدیم که اسرائیل با این کارها می خواهد با یک تیر چند نشان بزند نخست اینکه هدف تاریخی خود را یعنی پایان دادن به عراق یکپارچه که خطری برای اسرائیل به حساب می آید، تحقق بخشد زیرا عراق صرف نظر از نوع نظام آن برای اسرائیل یک خطر امنیتی است ، همچنانکه وضعیت در رابطه با سوریه و مصر نیز به همین منوال است و اسرائیل سعی دارد این دولتها را از میان بردارد.
دومین هدف اسرائیل نیز نفوذ اقتصادی به خاک عراق است که ثروت این کشور از جمله نفت را عاید آن می کند و در واقع یک هدف استراتژیک برای آمریکا و اسرائیل است. از دیگر اهداف اسرائیل نیز تبدیل عراق به یک پایگاه جاسوسی منطقه ای علیه نیروهای مقاومت عربی و اسلامی و ایران، سوریه، حزب الله، حماس و جهاد اسلامی و دیگر نیروهای مقاومت منطقه است که در واقع سومین هدف موساد بشمار می رود.
تلاش برای تحقق این اهداف استراتژیکی حضور اسرائیل را هر روز در عراق بیشتر می کند به همین دلیل می بینیم که امروز 25 شرکت اقتصادی و نظامی و غیره به طور غیر مستقیم و تحت پوشش شرکتهای خارجی فعالیت می کنند که اکثر آنها مأمور موساد هستند.
بررسی تاریخی و مطالعه اخبار رسانه ها نیز شاهد این مدعاست زیرا در سپتامبر 2003 و به فاصله چند ماه از سقوط بغداد یک تاجر عراقی به اسرائیل سفر کرد که روزنامه اسرائیلی "معاریو" بدون ذکر نام آن نوشت: این فرد 50 سال سن دارد و مهمان"تسفی یمینی" کارخانه دار اسرائیلی است که با همدیگر در نمایشگاه عرضه محصولات پلاستیکی که از سوی اتحادیه صنعتگران اسرائیل در تل آویو برپا شده بود، بازدید کردند این فرد از زمان اشغال عراق به بغداد و چند شهر دیگر رفت و آمد می کند و با تعداد زیادی سیاستمداران اسرائیلی دیدار کرده و قصد دارد چندین قرارداد معامله با بازرگانان اسرائیلی امضا کند.
از سویی دیگر یک منبع آگاه عراقی فاش کرد که "مارک زال" وکیل اسرائیلی نزدیک به حزب لیکود سرمایه گذاری های جهانی در عراق را در دست دارد و به عنوان مشاور یک شرکت عراقی نزدیک به دولت عراق تعیین شده است و صاحبان شرکتهای اسرائیلی محصولات خود را از طریق مارک به عراق صادر می کنند و مارک پس از پایان جنگ عراق چندین بار به این کشور سفر کرده است.
از سوی دیگر روزنامه صهیونیستی"یدیعوت آحارنوت" در اکتبر سال 2004 نوشت: ترکیه به اسرائیل نسبت به فعالیت در شمال عراق هشدار داد و این در حالی بود که خبرها حاکی از اقدام اسرائیل برای خرید زمینهای غنی از نفت در منطقه موصل بود و رسانه های ترکیه اخباری را از فعالیتهای اسرائیل در شمال عراق منتشر کردند و روزنامه"أشکام" نخستین روزنامه ای بود که به این موضوع پرداخت و نوشت: گزارش منتشره از سوی سازمان اطلاعات ترکیه بیانگر اقدام اسرائیل به خرید زمینهای غنی از نفت از کردهای منطقه موصل است و به نوشته این روزنامه این گزارش به وزیر خارجه ترکیه ارائه شد و وی نیز خواستار بررسی دقیق موضوع و تأثیر آن بر ترکیه و منطقه شده است.
روزنامه های ترکیه با عنوان اشغال دوم عراق همچنین به موضوع سیطره اسرائیل بر مناطق نفتی عراق پرداخته و نوشتند که امیکا به شرکتهای اسرائیلی اجازه اشغال زمینهای عراق را داده است اما آنچه که نگرانی ترکها را بیشتر می کرد ارتباط اسرائیل با منطقه خودگردان کرد در شمال عراق بود که خواهان استقلال هستند.
از سوی دیگر بر اساس اسناد منتشره مأموریت این نفوذ به "نورمن حیزک" ژنرال و کارشناس امنیتی استراتژیکی اسرائیل محول شده است و بر اساس این اسناد اسرائیل بدنبال تحقق چندین هدف استراتژیک در عراق است که مهمترین آن انتقال خط لوله نفت و آب از عراق به اسرائیل به منظور حل مشکل انرژی و کمبود آب شرب اسرائیل است و علاوه بر اسکان بیشترین تعداد فلسطینیان در عراق با هدف توسعه شهرک سازی در اراضی اشغالی فلسطین می باشد.
سرمایه گذاری در عراق با هدف استفاده از ارتباط مستقیم آن با ایران برای ایجاد اختلافات و عملیات خرابکارانه در داخل خاک ایران و کنترل مرزهای آن از دیگر اهداف اسرائیل است. در خصوص صحرای غربی عراق نیز اسرائیلی ها تمایل دارند که آمریکا یک پایگاه بزرگ نظامی در این صحرا تأسیس کند تا بدین ترتیب از استفاده از این منطقه به عنوان سکوی پرتاب موشک ضد اهداف اسرائیلی به مانند کاری که صدام حسین کرد، جلوگیری شود. اسرائیلی ها حتی به درون نهادهای دولتی عراق نیز نفوذ کرده اند به گونه ای که این اسرائیلی ها هستند که وزارت نفت، بازرگانی، آموزش، دارائی، کشاورزی و غیره را اداره می کنند. همچنانکه اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که آمریکا به تازگی چند کارشناس اسرائیلی یهودی الأصل را به عنوان مشاور در چند وزارتخانه عراق منصوب کرده است که از جمله این افراد"دیوید تومی" مشاور وزیر دارائی و "شیکون وفینومی" مشاور وزیر دفاع، "دیوید لینش" مشاور وزیر کشاورزی، " والری و فلیب کارول" مشاور وزیر نفت، "تسموح مارفی" مشاور وزیر صنایع،"دون آبیرلی" مشاور وزیر ورزش و جوانان ، "دون آبردمن" مشاور وزیر آموزش عالی و "شلئمو معوز" مشاور وزیر کشور است و علاوه بر آن شش یهودی به عنوان مشاورین وزیر آموزش و پرورش تعیین شده اند که مأموریت اصلی آنان تغییر روشهای تربیتی متناسب با وضعیت جدید است و تمامی وزارتخانه های عراق تحت سیطره موسسه یهودی آمریکائی"ران" قرار دارد که همه اعضای این مؤسسه از عناصر موساد اسرائیل و سازمان اطلاعات امریکاست.
بر اساس اطلاعات به دست آمده از عراق، موساد اسرائیل یک مرکز اطلاعات خاورمیانه در بغداد تأسیس کرده است که اقدام به ترجمه مقاله های ضد سیاست های غرب منتشر شده در روزنامه عربی به زبانهای انگلیسی، آلمانی ، عبری،فرانسوی و ایتالیائی می کند و با هدف بدنام کردن اعراب آنرا در میان مشترکین توزیع می کند این مرکز از تأیید نیروهای اشغالگر و پنتاگون برخوردار است و در واقع ویترین فعالیتهای اطلاعاتی اسرائیل(موساد) به حساب می آید.
اما در کنار نفوذ اقتصادی اسرائیل، بسیاری از کارشناسان از جمله کارشناسان اسرائیلی معتقدند که اسرائیل سعی دارد با این اقدامات چند هدف را تحقق بخش که از جمله این اهداف خروج اسرائیل از تنگنای اقتصادی بویژه پس از آغاز انتفاضه الأقصی از طریق پر کردن بازارهای عراق از تولیدات اسرائیلی است به ویژه اینکه بسیاری از کارخانه های اسرائیل در نتیجه ادامه انتفاضه تعطیل شده است. این در حالی است که وزارت دارائی اسرائیل در گزارشی مطبوعاتی اعلام کرد که اسرائیل طی پنج سال آینده 17 میلیارد دلار بهره وری خواهد داشت و اسرائیل می تواند برای نخستین بار در تاریخ خود دلار بودجه وزارت دارائی را 400 تا 700 میلیون کاهش دهد و اقتصاد آن در یک سال از 750 میلیون دلار به یک میلیارد و بیست و پینج میلیون دلار برسد و صادرات غیر مستقیم اسرائیل به عراق نیز در سالهای آتی به بیش از یکصد میلیون دلار در سال افزایش می یابد.
منابع مطبوعاتی متخصص در زمینه استراتژی اسرائیل نیز فاش کردند که سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) توانسته است موافقت رهبران نظامی آمریکا در عراق را برای صدور مجوز به شرکتهای اسرائیلی جهت خرید زمین در عراق را کسب کند و سریعا زمینهائی به طور مخفیانه و با قیمت بسیار هنگفت بویژه در کرکوک و نواحی اطراف آن و شمال غربی عراق به مساحت 250 هکتار از خانواده های فقیر کرد خریداری و تبدیل به پایگاههای اطلاعاتی موساد کرده است و علاوه بر آن زمینهای به مساحت بسیار زیاد در مرزهای ایران و عراق خریداری کرده است. به گفته این منابع موساد در تحرکات خود از دستگاههای تکنولوژی نصب شده در شمال عراق در مرز ترکیه وسوریه استفاده می کند.
این تنها بخشی از فعالیتهای اسرائیل در عراق است که خطر شدید بر امنیت و ثبات عراق و منطقه را نشان می دهد و بیانگر ابعاد جنایتهائی است که اسرائیل در این سرزمین مرتکب شده و می شود که بر اساس گزارشهای بین الملی تا کنون به کشتار حدود یک میلیون عراقی منجر شده و علاوه بر آن حدود چهار میلیون نفر نیز آواره شده و به طور شگفت انگیزی اختلافات قومی و مذهبی بالا گرفته است و به طور سازماندهی شده ای نفت این منطقه به غارت می رود.

‌* دکتر رفعت احمد .
ترجمه: زیبا میرزامحمدی .

نظرات شما ()

نویسنده: nehad parsa دوشنبه 86 مهر 23   ساعت 12:26 عصر

در امریکا کتابی به چاپ رسید با این عنوان که "آمریکا تحت نفوذ عوامل اسرائیل" قرار گرفته است. نویسندگان کتاب یادشده "استفان والت" (Stephen Walt) و "جان مارس هایمر" (John Mearsheimer) معتقدند که قدرت نفوذ لابی اسرائیلی در دوران سیاست‌مدارانی نظیر "پل ولفویتز" به حد بی‌سابقه‌ای رسیده است.
این دو مدرس و محقق ‌بزرگ‌ترین دانشگاه‌های آمریکا، کتابی تحت عنوان "لابی اسراییل و سیاست خارجی امریکا" نوشته‌اند که به طور حتم به مذاق سیاست‌مداران امریکایی و حامیان یهودی آنها خوش نخواهد آمد.
"جان مارس هایمر"، متخصص علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو و "استفان والت"، پروفسور دانشگاه هاروارد؛ سال گذشته نیز در مقاله‌هایی با محوریت لابی اسرائیلی، دقیقا همین مساله را طرح کرده بودند: یک شبکه غیر رسمی از فعالین هوادار اسرائیل با اشغال پست‌های مهم در واشنگتن، اهرم‌های سیاست خارجی را به دست گرفته و می‌کوشند در عرصه بحث‌های عمومی، صداهایی را که از اسرائیل انتقاد می‌کنند، تحت فشار قرار دهند و به نوعی خاموش سازند.
به گزارش نیویورک ‌تایمز، این مقاله آن زمان موجب واکنش‌های شدیدی شد به طوری که این دو نفر، در معرض اتهاماتی مثل حمایت و تبلیغ و حتی هواداری از اعراب و ضد یهودی قرار گرفتند و دست‌کم احمق نامیده شدند. با این حساب قابل پیش‌بینی است که با انتشار کتاب جدید آنها با عنوان "لابی اسرائیل و سیاست خارجی ایالات متحده" در 4 دسامبر، توفان شدیدتری به راه خواهد افتاد و از همین حالا که مدتی به انتشار کتاب مانده است، شاهد حرکت‌هایی از سوی جمعیت‌های نفوذی یهودی هستیم.
والت و مارس‌هایمر بر حسب معمول قصد داشتند با سفر به شهرهای مختلف به معرفی کتاب خود بپردازند. اما از همین حالا دانشگاه‌ها، کتابفروشی‌ها و مراکز فرهنگی، همگی دعوت خود را پس گرفته و همان بهانه‌های همیشگی از جمله تحریک‌آمیز و مشکل‌ساز بودن موضوع را مطرح می‌کنند. به عنوان نمونه می‌توان به دانشگاه "نیویورک سیتی" و شورای امور خارجی دانشگاه شیکاگو اشاره کرد؛ که از همین حالا برنامه کنفرانس‌های خود را با حضور این دو تن لغو کرده‌اند.

مرگ آورترین دروغ

بررسی یکی از شاخص‌های ثابت سیاست خارجی آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم تا به امروز، یعنی اتحاد گسست‌ناپذیر امریکا با اسرائیل، موضوع اصلی این کتاب را تشکیل می‌دهد که به طور مستقیم انگشت اتهام روی شبکه‌هایی گذاشته که الزاماً یهودی نیستند، ولی به طور غیر متمرکز در پست‌ها و نقاط حساس کشور آمریکا برای حمایت از اسرائیل حضور دارند و در حقیقت بیشتر آمریکا یا به عبارت دیگر دولت آمریکا، کنگره، سازمان‌های نظامی و بخش بزرگی از رسانه‌های این کشور را در اختیار دارند.
به نوشته "والت" و "مارس‌ هایمر"، فعالیت این عده نه در خدمت منافع امریکا بلکه در خدمت منافع اسرائیل است. یعنی در خدمت منافع کشوری(!) که نیاز آن به حفاظت، به قصه‌ای تاریخی تبدیل شده و از سویی برتری اخلاقی خود را نیز از دست داده است و با اینکه دریافت کننده کمک‌های امریکاست، خود را در قبال امریکا موظف به وفاداری نمی‌داند.
این لابی هیچ‌گاه مانند سال‌های اخیر که "پل ولفویتس"، "ریچارد پرل"، "اسکاتر لیبی" و "داگلاس فایت" پست‌های با اهمیتی را در واشنگتن در اختیار دارند، قدرت تأثیر نداشته است. این اشخاص موتور تعیین‌کننده جنگ عراق بودند و همچنین به شدت بر طبل جنگ علیه سوریه و ایران می‌کوبند و اینکه امروز آمریکا ایزوله شده، راه حل معضل اسرائیل و فلسطین برایش غیر قابل دسترس شده و تهدیدات تروریستی جهانی بیش از پیش بالاگرفته است، از تأثیرات همین لابی اسرائیلی است.
حالا که جنگ سرد تمام شده است؛ این لابی جنگ یخ‌زده‌ای! را در درون افکار انسان‌های بی‌خبر آغاز کرده است که تنها هدفش موجه جلوه دادن رژیم اسرائیل است. برای اینکه بدانیم چه وضعیتی در انتظار نویسندگان کتاب یادشده است، باید تجربه تونی جود( Tony Judt) مورخ انگلیسی و استاد دانشگاه نیویورک که با تحلیلی سنجیده به دفاع از والت و مارس‌هایمر برخاسته بود را بدانیم:
یک ساعت پیش از سخنرانی وی در سالنی که در سفارت لهستان اجاره شده بود، سفیر لهستان سخنرانی را به دلیل نامعلومی لغو کرد. جود که خود یهودی است می‌گوید: مشکل اصلی این است که این سازمان‌های یهودی فکر می‌کنند باید جلوی صحبت هر کسی که در مورد مسائل خاورمیانه با آنها هم عقیده نیست بگیرند و در این مسیر از هر ابزار مشروع و نامشروعی! استفاده می‌کنند.

جنجال‌ها شروع شده
این بار لابی یهودی قرار است روش‌های قدیمی خود را کنار گذاشته و روش ادبی ‌تری به کار گیرد. در چهارم سپتامبر نه فقط کتاب والت و مرس‌ هایمر بلکه جوسازی دیگری از نوع یهودی این بار در قالب یک کتاب شروع خواهد شد. قرار است برای مقابله با کتاب استادان علوم سیاسی دانشگاه‌های آمریکا، کتابی دیگر با عنوان "مرگ آورترین دروغ : لابی اسرائیل و افسانه کنترل توسط یهودیان" منتشر شود که نویسنده آن آبراهام فوکسمان ( Abraham Foxman ) است. این فرد کسی نیست جز رییس بیست سال پیش ADL (اتحادیه ضد تهمت) که حالا در جایگاه یک نویسنده! برای دفاع از هویت نامعلوم اسرائیلی‌ها در ساختمان‌های بلند دولت امریکا ظاهر شده است. جالب‌تر اینکه مقدمه این کتاب را جرج شولتس، وزیر امور خارجه امریکا در زمان ریگان نوشته است.

"جرج شولتس" می‌نویسد: "این تصور که گروه‌های هوادار اسرائیل برنامه‌هایی دارند و سیاست خاور نزدیک آمریکا و اسرائیل نتیجه نفوذ سازمان‌های هوادار اسرائیل است، خیلی ساده انگارانه و اشتباهی واضح است، این در واقع یک "تئوری توطئه" است که دانشمندان دانشگاه‌های عالی باید از انتشار آن خجالت بکشند."!

د. مصطفی پارسایی

نظرات شما ()

<      1   2   3      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عملیات "زمستان داغ" غزه... نقش آفرینی جریان تندروی «مذهبی ! »
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
95110 :مجموع بازدیدها
17 :بازدید امروز
16 :بازدید دیروز
درباره خودم
رژیم صهیونیستی - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
nehad parsa
فلسطین ،حزب الله ،سیاست ایران ، جامعه ایران ،سیاست امریکا ، جامعه امریکا ،سیاست اسرائیل ،جامعه رژیم صهیونیستی
لوگوی خودم
رژیم صهیونیستی - مقالات آموزشی ،سیاسی، اجتماعی
جستجوی وبلاگ من
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لینک دوستان
صهیون پژوه
آوای آشنا

فهرست موضوعی نوشته ها
رژیم صهیونیستی[19] . خاورمیانه[13] . سیاست امریکا[12] . سیاست جهان[4] . سیاست ایران .
بایگانی نوشته ها
آنچه گذشت ...
زمستان 1386
پاییز 1386
اشتراک