فلسطین،لبنان و مناقشه اعراب
و اسراییل پس از آناپلیس؛ بازگشت جنگ سرد
د. عصام نعمان*:
پیش زمینه های نشست صلح در آناپلیس
چه بود و پیامدهای احتمالی آن بر مساله فلسطین و نزاع باصطلاح عربی و اسرائیلی و نیز بر لبنان چه خواهد بود ؟ پیشنهادها
و توصیه های قابل طرح در برابر طرح امریکایی –اسرائیلی و مساله بحث برانگیز صلح در منطقه چیست ؟
پیش زمینه نشست و اهداف آن
امنیت دغدغه مزمن اسرائیل و
نفت دغدغه نگران کننده آمریکا بوده است.
اسرائیل می کوشد با جداسازی
اتحاد در محیط سیاسی و جغرافیایی پیرامونی خود بمنظور توسعه گستره استراتژیکی و حضور
بافت جمعیتی یهودیان، امنیت خود را تامین نماید .پس از جنگ 1967 اسرائیل مصالحه با
اعراب را در گرو تشکیل مرزهایی امن با این رژیم دانست که البته کوهها و دشتها و نه
حتی دیوارهای حائل نیست بلکه کمربندی از جمهوریهای موز است که از ترکیبی دو حزبی یا
قبیله ای یا مذهبی برخوردارند و اسرائیل آنها را سپر بلای خود کرده است.
امریکا می کوشد با توسعه بخشی
به حضور سیاسی و نظامی خود در امتداد جزیره عربی و سیطره بر منابع نفتی و سامانه های
استخراج آن و سرچشمه ها و لوله های انتقال و بازارهای خرید و بازاریابی و قیمت گذاری
و جلب منافع آن ،امنیت نفتی خود را حفظ کند .
این دو طرح امریکایی و اسرائیلی
با برخورد و تماسی که با هم دارند ،در یک طرح مشترک بمنظور حفظ منافع عالی طرفین، نیاز
به تحقق اهداف راهبردی زیر را مطرح کردند :
ـ تفرقه افکنی در بین کشورهای
متحد Unitary
States و تبدیل آن به نظامهای دوقطبی
، قبیله ای و یا مذهبی سراسر درگیری و نزاع و بدین ترتیب جلوگیری از تشکیل قوای سیاسی
یا نظامی موثر .
ـــ به کودتا واداشتن تمام اقلیتهای
مختلف و حمایت سیاسی و نظامی از آنها بمنظور برپا نگاه داشتن درگیریها با نظام مرکزی
و بدین ترتیب حفظ استمرار نیاز این اقلیتها به امریکا و شاید بعدها به اسرائیل .
ـــ توسعه بخشی به درگیریهای
منطقه ای در نظامهای ساختگی و دست نشانده و جنگ بین این نظامها در خاورمیانه .
ـــ تضمین هیمنه امریکا بر شبه
جزیره از هم فروپاشیده عربی از طریق استمرار اشغال فلسطین بدست صهیونیستها و شاید کشیدن
پهنه سلطه اشغالگران به عراق و تاسیس پایگاه های نظامی در کشورهای مهم و کلیدی منطقه .
ـ بیرون کشیدن نفت و گاز از
دست ملتهای منطقه و خصوصی کردن آن و در ادامه سیطره شرکتهای امریکایی یا چند ملیتی
بر آن در قرار دادهایی با طرفهای خصوصی و تغییر مسیر درآمدها و عائدات آن بسوی سبد
درآمدی امریکا و اروپا و بازارهای این مناطق .
پیامدهای نشست بر مساله فلسطین
فلسطینی ها خوب می دانند که
اسرائیل صرف نظر از مواضع تمام احزاب و نیروهای سیاسی و نظامی و دولتهای مختلف این
رژیم گزینه اشغال فلسطین از نهر(رود اردن) تا بحر (دریای مدیترانه) را هرگز رها نخواهد
کرد و مواضع مختلف درباره صلح و امضای توافقنامه های متنوع تنها برای محو صفت "اشغالگرانه"
از حقیقت سیطره و تحرکات مستعمره سازی و مصادره اراضی و آبهای سرزمین فلسطین است .
اسرائیل با زنجیره ای از اقدامات
از این مذاکرات سراسر وعده پیشی گرفته و پیش از برپایی برای فروپاشی و نافرجام ماندن
آن تلاش کرده است .همزمان با تظاهر برخی از مسوولان اسرائیلی درباره موافقت با طرح
تقسیم قدس ،حکومت اشغالگر صهیونیستها چنین اقداماتی را ترتیب داد :
• جداسازی
قدس از کرانه باختری
• تقسیم
کرانه باختری به دو بخش
• جلوگیری
از تشکیل یک دولت فلسطینی مستقل و مستمر
• کارشکنی
در امر ازسرگیری به اصطلاح فرایند صلح .
بدین ترتیب می توان دریافت که
اسرائیل با حمایت امریکا طرح تبدیل کرانه باختری به یک مستعمره بزرگ را پیش می برد
تا به یهودی سازی شکل و ساختار این منطقه، اصل مذاکره برای حل مسائل اساسی را به امری
نامربوط تبدیل نمایند .همین سیاست است که به شکل گیری پیامدهای زیر خواهد انجامید :
• تقویت
و تثبیت اوضاع کنونی با مضمون توسعه طلبانه و صورت اسکان دهی و مصادره زمینها و قانونی
جلوه دادن آن با پوشش رسمی عربی .
• نابود
کردن و به فراموشی کشاندن جایگاه مرکزی مساله فلسطین بر اثر نیازها و بایدهای ناشی
از درگیری بین امریکا و همپیمانان میانه روی عربش از یک سو و ایران و سوریه از سمت
دیگر .
• محاصره
کردن و بازداشت حماس در غزه و سوء استفاده از درگیری آن با فتح در جهت منهدم و یکسره
کردن کار آن بعنوان پدیده ای تروریستی .